خدای عشق

عاشقانه

خدای عشق

عاشقانه


زرتشتیان دیروز ، امروز و فردا "  

 

تاریخ زرتشتیان با پیدایش اشوزرتشت آغاز می شود . در دوران پادشاهی گشتاسب کیانی
 
زرتشتیان افزایش می یابند . در دوران هخامنشی ،بیشتر پادشاهان و مردمان زرتشتی بودند
 
بدون آن که آیین زرتشت  دین  رسمی باشد .  ساسانیان دین زرتشتی را دین  رسمی
 
کشوراعلام نمودند . دین وحکومت  هستند که می توانند به یکدیگر نیرو دهند . ولی تاریخ نشان
 
می دهد که هر زمان دین سالاران با کشورمداران یکی شده اند، دین تحریف و حکومت فاسد
 
شده است . 

در دوران  هخامنشی  ، که دین رسمی وجود نداشت و پادشاهان به سایر  دین ها احترام می
 
گذاشتند ، ایران زمین مهد آزادی اندیشه بود و آفریننده حقوق بشر شد. در دوران ساسانیان که
 
دین و حکومت یکی شد ، دین در خدمت سیاست درآمد و خرابی دین و حکومت هر دو را باعث
 
گردید ! 

در سده هفتم ،  تازیان بر ایران چیره شدند ، گروهی از  زرتشتیان ،  زیر فشار تازیان و تعصب
 
ایرانیان تازه مسلمان ، ترک دین کردند و گروهی ، در سده نهم به هندوستان مهاجرت  نمودند تا
 
در  محیطی آزاد  ، فرهنگ دینی  خود را  پاسداری کنند و به  آیندگان بسپارند  . گروهی از
 
 زرتشتیان که در  ایران مانده بودند ، آتش عشق به  دین بهی را در کانون سینه و خانواده خود
 
گرم و پر فروغ نگاهداشتند . 

یورش  سخت تر  در دوران  استیلای مغول  و مغولان  به زرتشتیان ،  کلیمیان ،  مسیحیان و
 
مسلمانان  وارد آمد .  بسیاری کشته شدند و گروهی به نقاط دور دست پناه بردند تا از ستم و
 
تهدید مغولان درامان بمانند . 

در زمان صفویان که اسلام دین  رسمی ایران شد ، فشار به غیرمسلما نان  شدت گرفت، این
 
وضع تاسف بار در زمان قاجار هم ادامه داشت .  در دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار ،
 
پارسیان هند که از بیداد و فشار وارده به همکیشان خود در ایران آگاهی یافتند ، نماینده عالی
 
رتبه به نام مانکجی لیمنجی  هاتریا  را به ایران فرستادند .  او نزد شاه شکایت  برد و با
 
پشتیبانی حکومت هند ( امپراطوری انگلیس ) موفق شد ، از آن فشارها تا حد زیادی بکاهد . از
 
روی نامه های مبادله شده بین  مانکجی و ناصر الدین شاه که امروز موجود است ، فشار و
 
تبعیض ظالمانه نسبت به زرتشتیان از جمله شامل موارد زیر بود : 

  •    زرتشتیان  مجبور  بودند  علامت  مشخصه ای  روی  لباس خود بزنند تا از  مسلمانان
     
    تمیز داده شوند (همانند  یهودیان در آلمان نازی ) 
  •    زرتشتیان در موقع خرید ، حق  نداشتند به اجناس مورد نظر و به ویژه به اغذ یه و میوه
     
    دست بزنند. زیرا به عقیده مسلمانان آن مواد ، نجس می شد ! 
  •    زرتشتیان حق نداشتند در برابر مذهبیون ، سوارچهارپا بمانند و یا در بازار سواره

    حرکت کنند . ( در آن زمان وسیله نقلیه معمولیچاهارپا بود ) 
  •    زرتشتیان روزهای بارانی نمی بایست بیرون بروند که مبادا خیابان آلوده شود. 
  •    اگر جوانی زرتشتی مسلمان می شد، برادران و خوهران او ، از ارث والدینشان  محروم
     
    می شدند و همه  ارث ، به جوان تازه  مسلمان  شده  می رسید ( این کار  نسبت به

    یهودیان هم انجام می شد و وسیله ای بود برای ترغیب و اجبار زرتشتیان  و یهودیان به
     
    پذیرفتن مذهبی دیگر ) 
  •    هنگامی که یک نفر زرتشتی به دست یک نفر مسلمان کشته می شد ،مسلمانِ قاتل
     
    قصاص نمی شد و تنها می بایست خون بها ( دیه )  به وارث مقتول زرتشتی  بپردازد و

    به این ترتیب مسلمانان از ریختن خون زرتشتیان ترس نداشتند .

با پا در میانی مانکجی و پشتیبانی دولت هند ِ انگلیس ، ناصرالدین شاه دستور داد تا پاره ای از
 
این موارد اصلاح شود و از فشار و بیداد کاسته گردد . در جریان انقلاب مشروطیت ایران که منجر
 
به پدید آمدن قانون اساسی 1906 شد ، گروهی از زرتشتیان به مشروطه طلبان یاری دادند . 

 اردشیر جی ریپورتر سومین نماینده پارسیان در ایران که استاد مدرسه علوم سیاسی هم بود
 
در آموزش اصول دموکراسی وآزادی به دانشجویان وهمراهی بامشروطه طلبان و رجال  آزادی
 
خواه  ایران ، موثر بود .  زرتشتیان چند  تن کشته دادند و  سر انجام توفیق یافتند در مجلس
 
شورای ملی کرسی برای زرتشتیان و سایر اقلیت های مذهبی تأمین نمایند . 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد